هنگامی که محمد از آخرین حج خود در سال 632 میلادی باز میگشت، خطابهای در مورد علی ایراد نمود که توسط شیعه و سنی بسیار متفاوت تفسیر شدهاست. مطابق با روایت هر دو گروه محمد گفت که علی وارثش و برادرش و کسی است که هر کس پیامبر را بهعنوان مولایش (رهبر یا دوست قابل اعتماد) بپذیرد (کلمه? مولا مرتبط است با ولایت (به کسر واو) یا وَلایت (به فتح واو) که حکومت، شروع مبادرت، غلبه? معنوی و قدرت معنی میدهد) باید او را نیز بهعنوان مولایش بپذیرد. شیعیان این بیان را به معنی تعیین علی به جانشینی پیامبر و اولین امام میدانند. در مقابل اهل سنت این بیان را تنها اظهار نزدیکی پیامبر به علی میدانند و نیز اظهار خواستهاش که علی بهعنوان پسرعمو و فرزندخواندهاش جانشین او در مسئولیتهای خانوادگیاش پس از مرگ شود.[79]
به گفته? دقاق در دانشنامه? ایرانیکا، اولین منبع تاریخی که به غدیر خم اشاره میکند یعقوبی، مورخ شیعه در نیمه? دوم قرن سوم هجری، است و اولین آثار ادبی قابل تاریخگذاری بجامانده، مجموعه? اشعاری از نویسندگان شیعه در قرن دوم هجری است. نکته? قابل توجه این است که در میان دلایلی که علی در کتاب نهج البلاغه برای بر حق بودنش ذکر میکند، اشارهای به غدیر خم نیست. اما چنین به نظر میرسد که از حدود قرن دوم هجری حدیث غدیر خم بهعنوان یکی از دلایل مهم برای اثبات بر حق بودن علی بر جانشینی محمد به کار رفتهاست.[80] بنا بر پژوهش دقاق، حدیث غدیر خم در برخی از منابع شیعه و برخی از منابع سنی آمده اما نقل یا عدم نقل آن بر مبنای دستهبندی مذهبی نبودهاست. طبق بررسی وی این حدیث از سده? نخست در میان مسلمانان مطرح بوده اما در زمان سه خلیفه? نخست در اختلافات مذهبی و یا سیاسی میان هواداران و مخالفان علی به آن چندان استناد نمیشدهاست. در زمان جنگهای میان مسلمانان در دوران خلافت علی، این حدیث دارای اهمیت مذهبی به خصوص در رابطه با موضوع ولایت شد و حامیان علی در تثبیت مشروعیت وی به آن استناد کردند.[81] به گفته? مادلونگ در همین دوران، علی در کوفه با استناد به این واقعه بر برتری جایگاه خود بر خلفای پیشین تأکید کرد.[82] این حدیث در برخی منابع تاریخی اهل سنت نظیر سیره? ابن هشام، تاریخ طبری و طبقات ابن سعد نیامده، اما در انساب الاشراف بلاذری ذکر شدهاست. بیشترین نقل این روایت به مسند احمد بن حنبل مربوط میشود. از مورخان و محدثان متأخر اهل سنت، ابن عساکر و ابن کثیر حدیث را نقل کردهاند. از منابع شیعه? دوره? امویان، هاشمیات کمیت بن زید اسدی و کتاب سلیم بن قیس هلالی حدیث را آوردهاند. حال آنکه در منابع حدیثی شیعه که از قرن سوم به بعد گردآوری شدهاند نظیر اصول کافی چندان به آن پرداخته نشدهاست و صرفاً برای تثبیت نظریه? شیعی نصب امام توسط نص آن را ذکر کردهاند. همچنین منابع تاریخی مایل به شیعه در سدههای نخست چندان به غدیر نپرداختهاند. مسعودی در مروج الذهب اصلاً آن را ذکر نکرده و یعقوبی فقط گزارش مختصری از آن آوردهاست. بنا بر تحلیل دقاق این واقعه بیشتر در آن دسته از منابع تاریخی آمدهاست که مربوط به دوره? امویان میشود و یا بر منابع این دوره اتکا دارد و در دوره عباسیان از توجه به آن کاسته شدهاست.[83]